جامعهشناسی محیطزیست
تاریخ انتشار: ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۹۳۶۱۲
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، ظهور آکادمیک جامعهشناسی محیطزیست به اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی برمیگردد. با ظهور حرکتهای محیط زیستی بزرگ مانند جنبش حقوق محیط زیست و روز جهانی محیطزیست، اهمیت محیطزیست به عنوان یک موضوع اجتماعی و سیاسی اهمیت روزافزون پیدا کرد.
علییار احمدی (دانشیار جامعهشناسی و برنامهریزی اجتماعی) در مقالهای با عنوان «مروری بر تحول و ویژگیهای جامعهشناسی محیطزیست و مطالعات زیست محیطی در ایران» به این موضوع اشاره میکند که جامعهشناسان برای حل مسائل محیطزیستی نیاز به درک عوامل اجتماعی و فرهنگی دارند و بنابراین شروع به بررسی تعاملات اجتماعی و محیطزیستی در جوامع انسانی کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
* جامعهشناسی محیطزیست
این پژوهشگر مینویسد به طور خلاصه جامعهشناسی محیطزیست یکی از زیر مجموعههای جامعهشناسی است که به بررسی رابطه بین جوامع انسانی و محیط زیست میپردازد. این رشته سعی دارد تا به شناخت فرآیندها، الگوها و تداوم تعاملات اجتماعی در قبال محیطزیست بپردازد و نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در تشکیل و تحول مشکلات محیط زیستی را بررسی کند.
جامعهشناسی محیطزیست به شناخت فرآیندها، الگوها و تداوم تعاملات اجتماعی در قبال محیطزیست بپردازداین پژوهش بیان میکند که تغییرات سریع در حوزههای مختلف جمعیتی و اجتماعی یکی از زمینههای شکلگیری این حوزه از جامعهشناسی بوده است. رشد سریع جمعیت، به ویژه از زمان انقلاب صنعتی، منجر به چالشهای اجتماعی، فعالیتهای اقتصادی و زیستمحیطی بزرگی شده است مانند شیوههای تولید صنعتی بیاحتیاط از یک سو، مسئول گرمایش جهانی و تخریب منابع طبیعی بودهاند و از سوی دیگر نابرابری اقتصادی را در بخشهای مختلف جامعه ایجاد کردهاند.
* اثرات بیتوجهی به محیط زیست
به زعم احمدی بیتوجهی مصرفکنندگان نسبت به اثرات زیستمحیطی، اجتماعی و فرهنگی مصرفگرایی رو به رشد، مشکلات را بزرگتر کرده است
و کمبود منابع طبیعی به زودی تأثیر قابل توجهی بر ظرفیت تولید ما خواهد داشت و پایداری اقتصادی نسلهای آینده را به خطر میاندازد؛ بنابراین، یک تغییر عمده در شیوههای مصرف و تولید فعلی و بهطور کلی در نوع تعامل انسان با محیطزیست لازم است.
علاوه بر این از اواسط دهۀ ۱۹۸۰، دانشمندان و رسانهها تلاش کردهاند تا خطرات ناشی از تغییرات آب و هوایی بشر ساخت را به مردم منتقل کنند. نحوه انتقال موضوعات محیط زیستی و مسألهسازی آن نیز ضرورت توجه به جامعهشناسی محیط زیست را افزون کرده است.
واقعگرایان ترجیح میدهند حقیقت مادی مشکلات زیست محیطی را برجسته کنند و ساختگرایان بر خلق معانی تأکید دارند* زیستمحیط نوظهور
این پژوهشگر توضیح میدهد در طول دهههای اول ظهور و رشد جامعهشناسی زیست محیطی محققان که بیشتر آنها در ایالات متحده و اروپای غربی بودند عمدتاً بر روی همان موضوعاتی تمرکز کردند که جنبش زیستمحیطی نوظهور برجسته کرده بود، از جمله آلودگی هوا و آب، تخلیه زبالههای جامد و خطرناک زباله، پوسیدگی شهری، حفظ مناطق وحشی و حیات وحش، و وابستگی به سوختهای فسیلی.
در این سالهای اولیه این رشته فرعی، برخی از جامعهشناسان محیط زیست بین واقعگرایان که ترجیح میدهند حقیقت مادی مشکلات زیست محیطی را برجسته کنند و ساختگرایان که بر خلق معانی تأکید داشتند، تمایز قائل شدند.
حرف آخر اینکه ساختگرایی اجتماعی بر فرآیندی که از طریق آن مفاهیم و باورها در مورد جهان شکل میگیرند و از طریق آن معانی به چیزها و رویدادها متصل میشود همیشه بخش بزرگی از جامعهشناسی بوده است و تعدادی از جامعهشناسان محیطزیست از این چارچوب برای درک مسائل محیطی استفاده کردهاند. واقعگرایان نگران بودند که تمرکز بر معنا، توجه را از آن چه به عنوان تخریب واقعی و نگران کننده محیطی میدیدند، منحرف کند.
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: محیط زیست جامعه شناسی زیست بوم پژوهش خوان جامعه شناسی محیط زیست زیست محیطی محیط زیستی زیست محیط
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۹۳۶۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چالشهای زیستمحیطی در توسعه هوش مصنوعی
هوش مصنوعی مولد نگاه نوآوران و کارآفرینان را به خود جلب کرده است و آنها بهخوبی میدانند که چنین فناوری میتواند چه تغییرات شگفتی در جهان کنونی خلق کند. بااینحال، در پشتصحنه چنین تکنولوژی، چالشهای مهمی نهفته است که میتوانند تهدیدی برای پیشرفت آن باشد و منجر به ایجاد بحرانهای جهانی انرژی شود. با حضور هرچه بیشتر هوش مصنوعی در تاروپود صنایع مختلف، نگرانیها در مورد بهکارگیری بیرویه انرژی توسط هوش مصنوعی و عدم پایداری آن افزایش یافته و کارشناسان رویکردهای متفاوتی برای حل این معضل پیشنهاد میدهند.
دیتاسنترهای (Data centers) توسعهیافته توسط غولهای فناوری مانند آلفابت، مایکروسافت و آمازون که بهمنظور ارائه خدمات ابری استفاده میشوند، تنها حدوداً ۱ الی ۲ درصد از مصرف انرژی جهانی را به خود اختصاص دادهاند. همچنین این شرکتها همزمان با افزایش میزان کارکرد سیستمها، بهرهوری انرژی را در این مراکز بهبود بخشیدهاند و با سرمایهگذاری عظیم در بحث انرژیهای پاک، اثرات زیستمحیطی دستگاههای خود را کاهش دادهاند. البته لازم به ذکر است که تلاشهای این شرکتها برای تقویت سیستمها و بهرهوری مفید انرژی همچنان ادامه دارد.
هوش مصنوعی
بااینحال، ظهور هوش مصنوعی مولد چالشهای جدیدی را ایجاد کرده است. برای مثال، پردازشگرهای گرافیکی (GPU) در ChatGPT، انرژی زیادی را مصرف میکنند و طبق گفته «کریستوفر ولیس» از کمپانی Equinix (شرکت اجارهدهنده دیتاسنتر)، یک سرور استاندارد با مقیاس بالا، پیش از حضور هوش مصنوعی حدود ۱۰ الی ۱۵ کیلووات انرژی مصرف میکرد، درحالیکه این رقم با حضور هوش مصنوعی به ۴۰ الی ۶۰ کیلووات در هر رَک (rack) افزایش مییابد؛ البته مصرف بالای انرژی محدود به محاسبات دستگاهها نیست و سیستمهای خنککننده نیز برای رکهای GPUها به انرژی قابلتوجهی نیازمندند. همچنین استفاده از مدلهای زبانی مانند GPT-۴ در زمینههای گوناگون، از تحقیقات گرفته تا فعالیتهای خلاقانه تولید محتوا، میتوانند به افزایش بیشتر فشار در شبکه منجر شوند. (به عنوان مثال، یک سرچ ساده در ChatGPT میتواند ۱۰ برابر بیشتر از جستجو در گوگل انرژی مصرف کند.)
آژانس بینالمللی انرژی میگوید میزان مصرف انرژی دیتاسنترها تا سال ۲۰۲۶ ممکن است به ۲ برابر میزان دو سال پیش افزایش یابد و انتظار میرود که طی این بازه زمانی، این دستگاهها یکسوم مصرف انرژی ایالاتمتحده را به خود اختصاص دهند. همچنین «رنه هاس»، مدیر اجرایی آرم (Arm)، طی گفتگو با وال استریت ژورنال بیان کرد که تا پایان دهه فعلی میلادی، دیتاسنترهای هوش مصنوعی میتوانند تا ۲۵ درصد کل برق آمریکا را به خود اختصاص دهند؛ البته وی درحالی این ادعا را مطرح کرده که مصرف فعلی این سیستمها حدود ۴ درصد یا کمتر است.
پیچیدگیهای مصرف انرژی در آمریکا
ظهور هوش مصنوعی مولد همزمان با ایجاد فرصتهای اقتصادی متعدد، مصرف انرژی بالایی را هم میطلبد؛ درحالیکه کاربران و سرمایهداران رؤیای استفاده حداقلی انرژی را در سر دارند. این تفکر در سایر بخشها نیز قابل مشاهده است. برای مثال، بسیاری از مشتریان میخواهند انرژی خودروهایشان زیرو کربن (بدون کربن) باشد و منابع دیگری را برای انرژی دستگاههایشان جستجو میکنند.
از طرفی، گسترش شبکهها دیگر چالش پیشروی کمپانیهاست. علیرغم حمایت کاخ سفید، ساخت سریع ظرفیتهای تجدیدپذیر جدید برای شرکتها آسان نیست و آنها از مشکلات متعددی در زنجیره تأمین رنج میبرند. طبق برخی محاسبات، تحویل ترانسفورماتورها سه سال طول میکشد و همینطور افزایش هزینه پروژههای بادی و خورشیدی، تأمین مالی آنها را دشوار ساخته است.
چه باید کرد؟
شکی نیست که ادامه وضعیت فعلی، بحرانهای زیستمحیطی و انرژی متعددی را رقم خواهد زد؛ درنتیجه صنعت حالحاضر به راهکارهای نوآورانه و خلاق نیاز دارد. یکی از رویکردهای احتمالی، بهبود بهرهوری پردازشگرهای گرافیکی است. درحالحاضر انویدیا بهعنوان تأمینکننده عمده قطعات در این زمینه، ادعا کرده که بهرهوری لازم را در جدیدترین سرورهای هوشمصنوعی خود اعمال کرده است و این روند را ادامه میدهد. بااینحال، ساخت تراشههای کارآمدتر میتواند به افزایش مصرف انرژی ختم شود و دوباره مشکل ایجاد کند.
«آرون دنمن» از شرکت Bain، پیشنهاد میکند که مدعیان حوزه فناوری از منابع مالی خود برای کمک به شرکتهای حوزه برق جهت رفع محدودیتهای این شبکه خرج کنند. او با اشاره به افزایش تقاضا برای مصرف انرژی در زمانهای اوج مصرف، از الزام بهرهمندی از نیروگاههای پشتیبان آماده گفت. بااینحال، این نیروگاهها احتمالاً با گاز طبیعی کار میکنند که با اهداف زیستمحیطی شرکتهای بزرگ در تضاد است.
کمبود احتمالی انرژیهای تجدیدپذیر هزینههایی را بههمراه خواهد داشت. علیرغم عدم آشنایی با نحوه درآمدزایی از هوش مصنوعی، مردم میدانند که حضور پردازشگرهای گرافیکی سدی بزرگ در بهرهوری انرژی محسوب میشوند. اگر هزینههای انرژی افزایش یابد، توسعه هوش مصنوعی و فناوریهای نوین نیز با اختلال روبهرو خواهد شد. از طرفی دیگر، «سم آلتمن» و همکارانش در OpenAI، بهکارگیری شکافت هستهای را بهعنوان یکی از راههای تأمین انرژی مصرفی سیستمهای هوش مصنوعی در سر دارند. بااینحال، باید منتظر ماند و دید که مسیر توسعه انرژیهای تجدیدپذیر چگونه پیش خواهد رفت و آینده هوش مصنوعی مولد بهعنوان یک فناوری کاربردی چگونه خواهد بود.
منبع: دیجیاتو
باشگاه خبرنگاران جوان علمی پزشکی فناوری